★مطالب عاشقانه.رمان های جدیدوقدیمی...★
★مطالب عاشقانه.رمان های جدیدوقدیمی...★

★زیباترین مطالب.رمان.جملات عاشقانه.ودانلودآهنگ.عکس.آپلودعکس★


عاشق شدن زن اجنه « حنانه » بر ميرزا محرم

عاشق شدن زن اجنه « حنانه » بر ميرزا محرم از زبان نوه او : [داستانهای ترسناک]

در حدود 50-60 سال پيش در روستاي دور باش از توابع شهرستان تكاب ، پيرمردي بنام «ميرزا محرم» كه از عاشقان و تعزيه گزاران امام حسين (ع) بود زندگي مي كرد . او صداي بسيار زيبا و دلنشين داشت كه در سن 50 سالگي همسرش به رحمت خدا مي رود و تنها مي ماند .



ميرزا محرم كه عموي پدر بزرگ ما بود در خانه بابابزرگ ما زندگي مي كرد . او بعد از رحلت زنش ادعا مي كند كه زني از اجنه بنام حنانه عاشق او شده است ، اما هيچ كس حرف او را باور نمي كند تا اينكه حوادث عجيب و غريبي در روستا اتفاق مي افتد .



در يك شب زمستاني او به بالاي پشت بام مي رود تا برفها را پارو كند كه از پشت بام مي افتد و تمام استخوانهاي بدن او خرد مي شود . پدربزرگم به دنبال شكسته بند محل مي رود تا او را بالاي سر «ميرزا محرم» بياورد و دست و پاي شكسته او را ببند تا خوب شود ، اما ميرزا محرم او را از اين كار منع مي كند و مي گويد كه زنش «حنانه» او را طبابت و خوب خواهد كرد .



پدرم مي گويد : علت افتادنش را پرسيدم كه او گفت : حنانه معشوقه اي از جن دارد كه او را بسيار اذيت مي كند و از پشت بام او را پرت كرده است .



بعضي از شكسته بندهاي محل مي گويند كه «ميرزا محرم» قطعا خواهد مرد و او را راه نجاتي از اين شكسته هاي استخوان نيست .



مادربزرگ ما نقل مي كند : در عرض سه روز او خوب و سالم شد و از قبل بهتر مي توانست راه برود و دست و پايش را حركت دهد كه اين كار تعجب همگان را برانگيخت .



از قضا روزي ميرزا محرم گم مي شود كه همه اهلي روستا به دنبال او مي گردند و از هر كس او را پرس و جو مي كنند اما هيچ كس خبر دقيقي از او ندارد ، تا اينكه يكي از اهالي مي گويد : ميرزا محمد را ديده كه به طرف شهر اجنه مي رفته است ‌‌‍[[ توضيح : در روستاي دور باش كوهي بنام ايوب انصاري وججود دارد كه قسمت شرقي آن به شهر اجنه معروف است ]]  همه اهالي روستا يكپارچه به طرف كوه ايوب انصار رفته و او را جستجو مي كنند ، اما اثري از او نمي يابند و نا اميد به طرف خانه هايشان بر مي گردند و هر كس دنبال زندگي خود مي رود .



پدرم مي گويد : كه من براي يافتن ميرزا محرم به روستاهاي اطراف رفتم و او را جستجو كردم ، اما اثري از او نيافتم و نا اميدانه به روستا برگشتم تا اينكه بعد از 7 شبانه روز به طور اتفاقي او وارد منزل ما شد ، همه خانواده از ديدن او شوكه شديم و علت غيبتش را جويا شديم ؟



او كه ما را ناراحت ديد اين چنين گفت : مرا به طريق زنم حنانه به عروسي اجنه دعوت كردند تا در عروسيشان شركت كنم و برايشان آواز بخوانم .



پدرم مي گويد : ما حرف او را قبول نكرديم و دليل قانع كننده اي خواستيم كه او اين چنين گفت : اگر بگويم حرفم را باور خواهيد كرد ؟



در عروسي جنيان ديدم كه قوچ احمد را آوردند ( احمد يكي از دامداران محل بوده كه در آن زمان قوچ معروفي داشته است ) ذبح كردند و از آن غذا درست كردند . براي اثبات گفته هاي خودم يك دنده از دنده هاي قوچ را برداشتم ، آنها بعد از ذبح تمام اعضاء پوست و استخوان قوچ را جمع كردند تا قوچ را دوباره زنده كنند كه يكي از دنده ها را پيدا نكردند براي جايگزين كردن ان مجبور شدند درختي را بتراشند و دنده درست كنند و به جاي آن دنده بگذارند ، شما مي توانيد آن قوچ را با اذن صاحبش ذبح كنيد تا گفته هاي من اثبات شود . اما صاحب قوچ قبول نكرد و بعد از يك هفته قوچ مريض شد ، قصاب محل بعد از سر بريدن قوچ و كندن پوست آن حيوان گفته هاي ميرزا محرم را تاييد مي كند و تمام خانواده ي صاحب مال آن دنده را كه از درخت درست شده بود را ديده و باور كردند كه ميرزا محرم راست مي گويد .



مادربزرگم مي گويد : ميرزا محرم به من گفت : وقتي به عروسي اجانين رفتم ، ديدم كه لباس عروسي شما راآن عروس پوشيده بود كه لكه خوني را به آن زده ام تا ببينيد و حرف مرا باور كنيد .



او مي گويد : با اعضاء خانواده به طرف صندوقچه لباسهايم رفتم و ديدم كه قفل آن باز نشده است ، كليد را آوردم و قفل را باز كردم و لباس عروسي ام را كه مدتها بود نپوشيده بودم در آوردم ، لكه خوني قرمز رنگ و تازه روي آن بود كه يقين كرديم ميرزا محرم راست مي گويد .



اين كارا ادامه داشت تا اينكه يك روز براي كاري از خانه بيرون رفتم ، بعد از يك ساعت امدم ديدم كه جارو در وسط خانه روي گليم حركت مي كند و خانه را جارو  مي كند . اول خيلي ترسيدم، ولي چون ميرزا محرم خانه بود وارد خانه شدم و علت را از پرسيدم ؟ او گفت : نترس دختر زنم بود كه خانه را جارو مي زد .



مادربزرگم مي گويد : به حرفهاي ميرزا اهميت ندادم و دوباره به بيرون خانه برگشتم و بعد از نيم ساعت كه نهار شده بود جهت نهار دادن به او به خانه امدم و با كمال تعجب ديدم كه خانه تميز و مرتب شده بود . بعضي وقتها مي ديدم كه كه در خانه وسايل خود به خود جا به جا مي شوند و علت را نمي دانستم و از ميرزا مي پرسيدم مي گفت : فرزندانم هستند كه كار مي كنند ، اما من چيزي نمي ديدم .



ميرزا محمد يكي از عموزاده هاي او مي گويد : كه يك روز برحسب اتفاق ديدم كه ميرزا محمد در روي چمن ها بازي مي كند و اين ور و آن ور مي پرد ، نزديك او شدم و گفتم : تو چرا با اين كارها آبروي خانوادگي ما رو مي بري ؟

او گفت : من كه با شما كاري ندارم و فقط با پسرم دارم بازي مي كنم . من چون كسي به غير از او را نمي ديدم بر او تندي كردم و خواستم كه به خانه برگردم در اين هنگام در جاي خود ميخكوب شدم و احساس كردم كسي پالتوي مرا گرفته و مانع از حركت من مي شود تا اينكه ميرزا محرم گفت : پسرم او رها كن تا برود و من آسوده خاطر به طرف خانه رفتم و در همان شب به خانه او رفتم و از كرده خود معذرت خواستم .عمويم مي گويد : من يك شب بيدار بودم كه ديدم ميرزا محرم بلند شد و به طرف حياط رفت . با خودم گفتم : حتما به دستشويي مي رود ، اما به طور ناگهاني شروع به اذان گفتن كرد ما از كار او تعجب كرديم و بابرادرم بلند شديم و به سمت حياط دويديم تا مانع اذان گفتن او در نيمه شب بشويم . چون مي دانستيم او اگر اذان بگويد تمام اهالي بيدار مي شوند و اعتراض مي كنند .



برادرم گفت : چرا اذان مي گويي و نمي گذاري مردم بخوابند ؟



دراين موقع ميرزا محرم گفت : مگر شما مسلمان نيستيد ماه گرفته است ما با كمال تعجب ديديم كه ماه كاملا گرفته است ؟



او گفت : اگر زنم حنانه نمي گفت ، من هم مثل شما نمي دانستم.



پدرم نقل مي كند : در اواخر ما ميرزا محرم را كاملا قبول داشتيم و به حرفهايش اطمينان مي كرديم . يك روز پدرم به من گفت : ميرزا محرم را به حمام ببر . من هم اول صبح او را بيدار كردم و به حمام محل كه آن زمان عمومي بود ، بردم . بعد از در آوردن لباسهايمان وارد حمام شديم ، من او را داخل حوضچه آب گرم گذاشتم و خودم مشغول صحبت با يكي از همسايه ها درباره ي آبياري باغ شدم در اين هنگام ديدم كه يك نفر با دو بچه وارد حمام شدند ، اما چون هوا هنوز تاريك بود آنها را دقيق نگاه نكردم . سپس آنها مستقيماً به سمت ميرزا محرم رفتند من خيال كردم كه از اهالي روستا هستند ، بعد از چند دقيقه به طرف ميرزا محرم برگشتم و از آن مرد و بچه هايش پرسيدم ؟ ميرزا در جواب من گفت : من خانه خراب شدم زنم حنانه به هندوستان رفته و ديگر برنگشته است . آن مرد هم دايي بچه ها بود كه مي خواست بجه ها را تحويل من بدهد من نيز قبول نكردم و سرپرستي انها را به او سپردم كه برگشتند و رفتند . من از همسايه اي كه در حمام بود پرسيدم آيا اون مرد و بچه ها را ديده يا نه؟ او گفت : وارد شدن آنها را ديدم ولي رفتنشان را نه .



تمام كساني كه ميرزا محرم را در آن زمان ديده اند اين گفته ها را تاييد مي كنند و اكنون در آن روستا شهرت بسزايي دارد . ميرزا محرم در سن 80 سالگي به روستاي أسبيل إ رفت و در همان جا هم دار فاني را وداع گفت .


نظرات شما عزیزان:

sama
ساعت13:54---30 شهريور 1391
سلام واقعا وب قشنگی داری مطالبش عالی بود به وبلاگ منم سر بزن حتما خوشت میاد به دیگران هم معرفی کن ممنون از وب خوبت};-

پریسا سنتوری
ساعت12:05---3 اسفند 1390
از خوانندگان و نوازندگان میخوام تو کاراشون نیاز به نوازنده سنتور یا خواننده دختر داشتن یا اس یا میل بدن ساکن تهرانم 09392072706

مریم
ساعت10:34---21 شهريور 1390
سلام دوست عزیزم خیلی جالب بود خوشم اومد بهت تبریک میگم وب قشنگی داری راستی به منم سر بزن خوشحال میشم

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





 


★ سلام.خوش امدید.امیدوارم لذت ببرید.نظریادتون نره! اگه عکس.آهنگ.مطلب.متن آهنگ.و...هرچیزکه خواستیدبگیدبذارم.{timin}★
www.jojo@yahoo.com

داستان کوتاه
متن آهنگ امین حبیبی به درخواست...
عکس های جالب
شب اول
متن آهنگ علی لهراسبی به درخواست...
عکس های بامزه ودیدنی
مدل مو
ساقی
عکس های سیاوش خیرابی
فقط بیانگاه کن
biyato
چندتاعکس
سلام
p های ناناز
خداییش این کپی منه
نی نی دهاتی
تریپشون منوکشته
راه پله ی عشق
همه چیز آبیش قشنگه
موش موشی
چرانظرنمی دید؟
من نبودم چطوربودین؟
یک روزمن
جدیدترین عکس ها
متن آهنگ درخواستی 25band
ماه مبارک...
خط میخی
عکس های من
آموزش زبان کره ایی
لینک چت روم خودم{bahaltarin}
دانلودآهنگ سکوت ازمحسن یگانه
دانلودآهنگ نرو از مهرنوش
مطالب عاشقانه برای دل خودم.
نقاشی های من

 

☻timin☻

 


تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان مطالب عاشقانه.رمان های جدیدوقدیمی... و آدرس parastoo.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد. دوستون دارم.تیمین





هرچی که بخوای
ابرمطالب عاشقانه
وبلاگ طرفداران جاستین
عاشقانه - داستان ها ، خاطرات و اس ام اس عاشقانه
♥♥♥♥♥ دی جی تیمین♥♥♥♥♥
•۞•تمنای عشق•۞•
سرویس وبلاگ دهی بلاگفا
متن های عاشقانه...
هزارو یک شب
عنوان لینک
TAKPAR
همین وبلاگ
بهترین عکس های بازیکنان جهان
فروشگاه محمدجون
عشق خیس
باحال ترین چیزها.چت.دانستنی ها...بیاحال کن...
جدیدترین عکس ها.سرگرمی.مطالب عاشقانه...
احساسی
دوستت دارم
احساسی
سیستم تبادل لینک
من وخدا
خوشه چین
3066
انجمن شعروادب جوان خمام
فارسی1
عشق آنلاین
–• فقط تو •–
erfanansari
ازدون مرغ تاجون آدمیزاد
دانستنیهای حالب+طنز
طراحی حرفه ای وب سایت
زبان وادبیات فارسی
تبلیغات رایگان درپیام ایران
دوستانه
جدیدترین تصاویربازیگران ایرانی وخارجی
اس ام اس های داغ.فال روز.طالع بینی
دانلودکلیپ واهنگ
عاشقانه های 20ساله ی لر
سایت تفریحی دل بده
بزرگ ترین مرکزدانلودالکترونیک
ترفندهای جالب
(¯`·.•پــــــــاتــــــــــــــــــوق•.·´¯)
بزرگ ترین سایت تفریحی وسرگرمی جوانان ایرانی
بزرگ ترین وب تفریحی وسرگرمی جوانان ایرانی
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

 

 

دختری در آرزوی...
دو داستان ترسناک_1_
دو داستان ترسناک_2_
عاشق شدن زن اجنه « حنانه » بر ميرزا محرم
داستان زینب وجن ها
داستان هایی ترسناک درعین حال واقعی
نمونه ای از نقاشی های من(رنگ و روغن)
وبلاگ های جدید من
$$توجه توجه$$
دانلودآهنگ جدیدبرسه ماه از 25باند
عکس های بامزه و دیدنی >بفرماتو<
√موبایل در دوران چارلی.....√
۩خطرناک ترین ترن های هوایی(قطارمرگ)۩
★........دوست دارم عزیزم★
√لاف√
بازم شعر<2>
لینک دانلودآهنگ سکوت ازمحسن یگانه
لینک آهنگ نرواز مهرنوش
شعرهای عاشقونه....واسه دل خودم
متن آهنگ اشتباه ازماهان>لینک دانلودآهنگ<
عروسی من....
l4i
زیبایی طبیعت...
رفتارهای جدیدبرای آشنایی بایک دختر....
sms sms sms
♥عشق من♥
متن آهنگ درخواستی...babak rahnama
آموزش زبان کره ایی
عکس های من
خط میخی
متن آهنگ درخواستی 25band
جدیدترین عکس ها
یک روزمن
من نبودم چطوربودین؟
sms
عکس های بامزه ودیدنی
متن آهنگ درخواستی
مدل مو
شب اول
ساقی
عکس های جالب
عکس های سیاوش خیرابی
فقط بیانگاه کن
biyato
فقطbooooooooooooooooooooooooooos
iiiiiiiiiiiish
kiss
چندتاعکس
متن آهنگ درخواستی
موش موشی

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 4
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 885
بازدید کل : 394017
تعداد مطالب : 71
تعداد نظرات : 292
تعداد آنلاین : 1



كد تقويم

http://parstools.net/emails/100828/1282991457.pngEmail Icon by Parstools.com
TEXT; I LOVE YOU ;www.parastoo.loxblog.com